کنفوسیوس می گفت: »براستی نمی توانم برای کسی که به گفتن )چه فکر کنم؟( معتاد نباشد، کاری کنم. « و »برای کسی که مشتاق نباشد، حقیقت را نمی گشایم، و به یاری کسی که نگران تبیین نمود ه ھا نباشد، برنمی خیزم برای کسی که یک گوشة موضوع را به او بنمایم و او خود سه گوشة دیگر را از آن درنیابد، درسم را تکرار نمی کنم. «
روزگاری من، که چوانگ تزه ھستم، خواب دیدم که پروانه ام و اینسو و آنسو پر می کشم و از ھرجھت پروانه ام. تنھا بر وجود پروانه ای خود آگاه بودم، و از فردیت انسانی خویش خبری نداشتم. ناگاه بیدار شدم و مجدداً خود را یافتم. اینک نمی دانم که آن زمان انسانی بودم و خود را در خواب پروانه می دیدم، یا این زمان پروانه ای ھستم و خود را در خواب انسان می بینم!
پس ھونھای وحشی، که راه خود را به چین مسدود یافتند ، به غرب رو کردند، رھسپار اروپا شدند، و به ایتالیا ریختند. آری، ساختن دیوار چین باعث فرو افتادن روم شد.!
یکی از بزرگترین فغفورھای چین به نام تای تسونگ 627 – 650 میلادی وقتی که وزیرانش خواستار قوانینی سخت برای دفع بزھکاری شدند، به آنان گفت: »اگر از مخارج بکاھم و بار خراج را سبک سازم و تنھا کارگزاران درستکار را به کار گمارم تا مردم لباس کافی به دست آورند، اینھا، بھتر از کیفرھای سخت ، دزدی را منسوخ می کنند. «